• وبلاگ : به به عجب وبلاگ جذابي!!
  • يادداشت : خميازه
  • نظرات : 7 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يه روز، عارفي بزرگ درحلقه ي شاگردانش نشسته بود. مردي ژوليده واردشدوگفت : من الاغم راگم کرده ام . کسي آن رانديده ؟ استاد، روبه شاگردانش کرد وگفت : دربين شما کسي هست که عاشق نشده باشد؟ يک نفرباافتخار، دست بالا بردوگفت : بله من تاحالاعاشق نشده ام. استادروبه مردي که خرش راگم کرده بودکردوگفت: افسار رابياور که الاغت پيدا شد.( نقل به مضمون ازمثنوي معنوي). آمارگيرسلام. بانقل اين حکايت، خواستم جواب سوالت را داده باشم.
    پاسخ

    حالا عاشق کي هستي؟